جدول جو
جدول جو

معنی پاش بخاردن - جستجوی لغت در جدول جو

پاش بخاردن
پاشیده شدن متلاشی گشتن
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

از جلوی کسی گذشتن، راه کسی را بریدن، جلوی راه سبز شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
واژه پاک علاوه بر مفهوم خاص خود به معنی تمام و همگی را دارد
فرهنگ گویش مازندرانی
ورم نمودن، متورم شدن بدن
فرهنگ گویش مازندرانی
جوشیدن
فرهنگ گویش مازندرانی
غذای خوب خوردن
فرهنگ گویش مازندرانی
معلق زدن
فرهنگ گویش مازندرانی
از جلوی کسی گذشتن، راه کسی را بریدن، جلوی راه کسی سبز شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
تاخوردن، خمیدگی و خم شدن، چین خوردن
فرهنگ گویش مازندرانی
پنهان شدن
فرهنگ گویش مازندرانی